az zede halaye post gozashtan ba mobile mitonam b in eshare konm k nemishe copy-paste kard :(
یعنی این تلاشی که من موقع گرفتن گوشیم که داره میفته میکنم،
اگه همین تلاشو برای گرفتن ادام کرده بود الان داشتم میرفتم سبزی بخرم
که اش پشت پای سربازی پسرخودمو ادامو درست کنم!!
چنددقیقه ی پیش گوشیم داشت میفتاد،هول کردم که بگیرمش ،
دستم خورد به اون دستم ناخنم کشیده شد روی دستم،
پوستِ دستم تا زانوم کنده شد فکرکنم باید برم دستمو قطع کنم!!
:|
این درس خوندنِ منو ملیکاس سرِکلاس!! روی دستمون علامت گروهمونو کشیدیم:
دیگه هرکی از قالبم ایراد گرفت یه جوری اسفالتش میکنم که دوتا شاسی بلند کنارهم
از روش رد شن!!
هم فونتش خوبه هم خوشگله تازه مهم تر از اون پایین اخرین پست صفحه بندی داره!!
دیگه از این بهتر عایا؟؟
ناشکری نکنید اینم برای ببینید روحیه بگیرید:
ادم مگراینکه خوشتیپ باشه کت شلوار بهش بیاد!!!
...................
این عکس پروفایل ویچتم بود،نگین اومده میگه یاسی عکس پروفایلتو دیدم وحشت کردم
گفتم این پسره کیه؟؟
ملیکا هم پی ام داد:یاسی این جنه کیه؟پناه برخدا!!
یعنی هیچکدومشون نفهمیدن این آدامه!!
.......
باز هم اقای کت شلوار!!
امروز تولد داداشم بود!!!!
اینقد ژله و کیک خوردم ک دارم میپوکم!!
روی ژله باچاقو حرف A رو کنده کاری کردم برای آدام(Adam)
بعد مامانم پرسید :Aکیه؟؟
گفتم اگه بگم ادام میگه این مال تولد داداشته اونوقت اسم یه خواننده خارجیو نوشتی؟؟
هیچی دیگه گفتم این A اول اسم آرین هست(ariyan داداشم) ^_^
یه چیزی بگم ابروی خودمو ببرم؟؟ اینا:عکسای هالوین ادامو ک دیدم تا دوساعت داشتم قربون صدقه اش میرفتم!!
مخصوصا این دو تا عکس:
یه نقاش هم روی زمین یه نقاشی سه بعدی از ادام کشیده(این نقاشی واقعیه و از فتوشاپ استفاده نشده):
اینم دوتاعکس از سریال گلی :
تارزان :X
اینم شوهرمه خواستم بهتون معرفیش کنم:دی
فردا قراره یکی از عکسای ادامو برای شینا(دوستم)ببرم ببینه شوهرم چ شکلیه...یعنی کل مدرسه فهمیدن من شوهردارم...
من ادام میخوام!!
گاهی اینقد میگم من ادام میخوام که هاله و نگین سرشونو میکوبن تو دیوار :دی
چهارشنبه هاله نیومد مدرسه منو نگین پیش هم نشستیم...داشتیم کاربرگ حرفه حل میکردیم یکی از سوالا این بود:دو تا از مشکلات خود را بنویسید؟
منم خیلی شیک و مجلسی نوشتم:تموم شدن هجم اینترنت،بهم خوردن مسافرت
نگین این شکلی بود: O_o
نگین:یاسی پاکش کن اینارو میبینه ها!!
ولی خب من پاکش نکردم معلممون هم چیزی نگفت!
3شنبه هم ملیکا جامدادی منو پرت کرد تو صورتِ هاله(شوخی خرکی کرد)عینکِ هاله شکست،من کنارِ هاله ایستاده بودم این وضعو ک دیدم عصبانی شدم(ملیکا خیلی بچه بازی درمیاره)برگشتم رو به ملیکا(منو هاله کنار تخته بودیم ملیکا اخره کلاس)
سرش داد زدم:ملیکا میشه اینقد جوگیر بازی درنیاری؟
من وقتی عصبانی بشم صدام دورگه میشه ترسناک میشم ،داد که زدم یهو ب خودم اومدم دیدم بچه ها اینطوری شدنO_o
بدبختا گرخیدن!!بعدشم که هاله سرخ شد میخواست به ملیکا حمله کنه گرفتمش کلی گریه کرد!
من خودم وقتی عصبانی میشم از خودم میترسم یعنی در این حد!!
:|
شهرام صولتی رو میبینم بااین سیبیلاش،یادِ دافای زمان ناصرالدین شاه میفتم :|
بیاین اعتراف کنیم همه امون با دیدن پاکت نامه رو صفحه موبایلمون خوشحال میشیم بجز من....
من با دیدن علامت وایبر،واتس اپ و وی چت خوشحال میشم....
شما چی؟
تبادل لینک
هوشمند
برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان هرچی که
دلمون
بخواد...
و آدرس
setareye5par.LXB.ir
لینک نمایید
سپس مشخصات
لینک خود را در
زیر نوشته . در
صورت وجود لینک
ما در سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
<-PollName->
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 168
بازدید هفته : 497
بازدید ماه : 1473
بازدید کل : 43896
تعداد مطالب : 552
تعداد نظرات : 1459
تعداد آنلاین : 1
Alternative content